صلح پایدار
پنج شنبه 10 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:22 :: نويسنده : ارادتمند
تفسير جامع، ج5، ص: 424 سوره فاطر سوره فاطر در مكه نازل شده و داراى چهل و پنج آيه و هفتصد و نود و هفت كلمه و سه هزار و يكصد و سى حرفست خلاصه سوره فاطر مشتمل است بر قسمتى از حمد و ثناى پروردگار و بيان نعمتهاى ذات اقدس حق و معرفى شيطان كه دشمن بشر است و بندگان خدا بايد شيطان را دشمن خود بدانند و شرح حال بعضى از مردم كه از روى نادانى و خودخواهى كارهاى زشت خود را نيك تصور كرده و معايب اعمال و افعال خود را درك نمىكنند و شمهاى از عظمت و سلطنت و عدل پروردگار و دلايلى در توحيد و يكتا شناسى خدا و ذكر اين معنى كه آنچه بر پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم وحى نازل شده همه بر حق و حقيقت است و آياتى چند كه مؤمنين را بشارت بهشت و كفار و منافقين را بعذاب و دوزخ وعده فرمودهاند
و در ذيل آيه «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» 10 از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مراد از «الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» كلمه اخلاص و اقرار بآنچه از جانب خداوند آمده است ميباشد از واجبات و نيز ولايت امير المؤمنين عليه السّلام عمل صالح و نيكو را بلند كرده و بسوى خدا ميبرد.
«إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»28 و از ابن عباس روايت كرده كه ميگفت امير المؤمنين عليه السّلام مكرر در مكرر از خوف خدا غش ميكرد و بيهوش ميشد و در جهاد در راه خدا چون كوه ثابت و برقرار بود و از واجبات فوق العاده مراقبت ميفرمود و در تمام كارها رضاى پروردگار را در نظر داشت و كسى بيشتر از آنحضرت با مشركين قتال و كارزار ننموده است.
قوله تعالى: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا 32 ما قرآن را به بندگان برگزيده خود بارث عطا نمودهايم. اين آيه در باره اهلبيت و عترت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله نازل شده و از چند جهت امامت امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان گرامش را اثبات مينمايد: يكى آنكه ميفرمايد ما قرآن و كتاب را بارث دادهايم و ميراث يا بنسب تعلق ميگيرد و يا بسبب و البته نسب از سبب قوىتر است و چون نسب و سبب در كسى جمع شود از ديگران اوليتر و مقدمتر است و وجود مقدس و شريف امير المؤمنين عليه السّلام صاحب شرفين و جامع طرفين است و از دو جانب حائز شرافت گشته از نسب پيوندش با پدر رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم و از سبب بستگى بدختر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم يعنى شوهرى زهراى اطهر و پس از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ميراث گرانبهايش يعنى قرآن و خلافت و جانشينى حضرتش جز به برادر و داماد آنحضرت بكسى نميرسد. بديهى است اگر شخصى مدعى وراثت كسى شود باو ميگويند اول نسب خود را ثابت كن سپس مطالبه ميراث بنما بسى جاى تعجب و تأسف است كه جمعى بىخبر از دين و عدالت با جعل اخبار و احاديث بىاساس و افترا بستن بخدا و پيغمبر كه ميگفتند آنحضرت فرموده ما جماعت پيغمبران را ميراث نباشد ميخواستند امير المؤمنين عليه السّلام را تفسير جامع، ج5، ص: 444 از ميراث پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم محروم سازند و اين گفتار مخالف ظاهر آيات قرآن و احاديث معتبره و صحيحه و حكم عقل است چه در قرآن صريحا ميفرمايد: وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ نمل 16 و در آيه ديگر فرموده: يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ مريم 6 و در همين آيه مورد بحث ميفرمايد: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ و رسول خدا در حديث متواتر فريقين ميراث و وارث را مقرون بهم كرد تا مردم بدانند و بگفتار منافقين وقعى نگذارند و فرمود: انى مخلف فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا كتاب الله و عترتى اهل بيتى و ان اللطيف الخبير اخبرنى انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض ديگر آنكه كلمه «اصْطَفَيْنا»32 را فرمود كه فقط اطلاق آن در خور پيغمبران و امامانست نه تمام مردم زيرا خداوند از بين خلايق جز پيغمبر و امام كسى را برنمىگزيند. دليل سوم آنست كه خداوند جز معصوم شخص ديگرى را اختيار نميفرمايد زيرا كه خداوند بظاهر و باطن مردم علم دارد و اختيار نمىكند مگر كسى را كه ظاهر و باطنش صالح و نيكو است و تنها امام و معصوم است كه متصف باين اوصاف خدا پسندانه ميباشد. دليل چهارم آنست كه در آيه لفظ «مِنْ عِبادِنا»32 را آورده و مراد از آنها بندگان خاص پروردگار ميباشد چنانچه در آيه ديگر ميفرمايد: إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ حجر 40 و از طرف شيطان نقل قول فرموده و ميفرمايد: إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ حجر 40 دليل پنجم آنكه اين آيه در حق كسانى نازل شد كه خداى تعالى گواهى فرموده كه ايشان اهل بهشت هستند و بديهى است كه تمام امت اهل بهشت نميباشند زيرا كه خبر دادن بآنكه غير معصوم از اهل بهشت است اغراء بقبيح بوده و هرگز از ذات اقدس پروردگار قبيح صادر نميشود. تفسير جامع، ج5، ص: 445 دليل ششم آنست كه وارث كتاب بايد كسى باشد كه باحكام قرآن و كتاب آسمانى دانا و عالم بوده تا بتواند احكام را براى مردم بيان كند و غير از امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان گرامش كسى بتأويل قرآن و احكام آن دانا نيست چنانچه وجود مقدسش فرمودهاند: و الله لو سألتمونى لاخبرنكم بما فى كتاب الله و بينت لكم مكيها من مدنيها و محكمها من متشابهها و ناسخها من منسوخها و خاصها من عامها امير المؤمنين عليه السّلام در بيان بالا ميفرمايد: بخدا قسم اگر از من سؤال كنيد من از تمام آنچه كه در قرآن هست شما را باخبر ساخته و براى شما سورهها و آيات مكى را از مدنى تفكيك و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ و خاص و عام آنرا بيان خواهم كرد. ابن بابويه از ابا صلت هروى روايت كرده گفت ما جمعى از اهل عراق و خراسان در مجلس مأمون حضور داشتيم و حضرت رضا عليه السّلام نيز در آن مجلس تشريف داشتند مأمون از آنحضرت در باره آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ»32 سؤال كرده و پرسيد اى فرزند رسول خدا اين آيه در باره چه اشخاص نازل شده خاص است يا عام جمعى از علماء عقيده دارند كه در حق جميع امت نازل گرديده؟ فرمود اين آيه در باره ما عترت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده كسانى كه خلاف آنرا گفتهاند بخطا رفته و ناروا ادعائى كردهاند زيرا اگر مقصود تمام امت بود لازم ميآيد كه تمام اهل بهشت باشند در صورتى كه تمام فرق مسلمين در اين قول متفق هستند كه همه امت اهل بهشت نميباشند و خداى تعالى وارثين قرآن را از بين بندگان خود برگزيده و راهنمائى و هدايت خلايق را بايشان محول فرموده و جز عترت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم كسى متصف باين اوصاف نيست و شاهد بر اين مدعا آيه ديگرى است كه ميفرمايد:
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِيمَ وَ جَعَلْنا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون حديد 26 َ پس نبوت و كتاب را در هدايت يافتگان و راهنمايان قرار داده نه فاسقان و آنان آل محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و عترت آن حضرت ميباشد. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |